مدح و ولادت امام علی ع

مدح و ولادت امام علی ع

مدح و ولادت امام علی ع

مدح و ولادت امام علی ع

مدح و ولادت امام علی ع
مدح و ولادت امام علی ع
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
عمرت اگر که گشته در راه مرتضی خرج

بسم الله الرحمن الرحیم

یا امیرالمومنین یا حیدر کرار

عمرت اگر که گشته در راه مرتضی خرج

پس سینه ی تو کرده الماس را بجا خرج

قطره به رود پیوست ، از بحر سر در آورد

ام الکلم علی شد ، هر جا که شد هجا خرج

هر چه ثواب کردیم در محضرش گنه بود

ما از برای لطفش ، کردیم از خطا خرج

خلقند گر سواره ما تا نجف پیاده

گاهی برای یک دل باید شود دو پا خرج

چیزی ز خود ندارد جز آبروی خود را

گر آبروی خود را کرده است هر گدا خرج

ما آبرو ندادیم ما آبرو گرفتیم

از خویش هم نکردیم هرگز در این سرا خرج

حیدر برای داور کرده است از خودش خرج

ما از برای خود باز کردیم از خدا خرج

جعفر ابوالفتحی

منبع :

http://jafarabolfathi.rozblog.com


تعداد بازديد : 25
دوشنبه 06 فروردین 1403 ساعت: 3:07
نویسنده:
نظرات(0)
بنویس زان روایت سر تا به پا عرق

یا امیرالمومنین یا علی سلام الله علیک

 

 

 

بنویس زان روایت سر تا به پا عرق

دل رفت سوی نِی جَف و برگشت با عرق

 

غافل از اینکه موقع دیدار مرتضی

می ریخت از تن همه ی انبیا عرق

 

انگشت خشک کام قلم خشک صفحه تر

تحریر حیدر است و به وجه هجا عرق

 

گفتم دوباره می شکنم قبح راز را

بیرون ز پرده کرد حیای مرا عرق

 

هرکس مرا چو دید زیارت قبول گفت

رازی نمانده تا نکند برملا عرق

 

گفتم برای ذبح من آسوده تیغ گیر

خون هست تا به پای تو ریزم چرا عرق

 

ذبحم نما ببین که مدام است خجلتم

جاری شود ز روی من سر جدا عرق

 

ما خیس شرم آمده و خیس می رویم

کو آن کسی که گفت ندارد بقا عرق

 

برخیز و تاج حکم به سر کن که جای اشک

ریزیم در تلاطم روز جزا عرق

 

 

جعفر ابوالفتحی

 

پایگاه اطلاع رسانی اشعار جعفر ابوالفتحی

Jafarabolfathi.rozblog.com


تعداد بازديد : 653
دوشنبه 02 دی 1398 ساعت: 2:36
نویسنده:
نظرات(0)
پرسد ز من دلم که چرا گشته تر ورق

#بسم_الله_الرحمن_الرحیم 

 

یا امیرالمومنین علی سلام الله علیه

 

 

پرسد ز من دلم که چرا گشته تر ورق

اشکم چکیده از غم نام تو بر ورق

 

نام تو را نوشتم و دیدم به چشم دل

کز هیبت حروف تو شد منکسر ورق

 

گفتم به صفحه ای که مزین به نام توست

طعنه به زر بزن که می ارزی به زر، ورق

 

گفتند اهل دوزخم و نذر کرده ام

گردم سگ سرای تو برگشت اگر ورق

 

یا مرتضی نوشتم و اصلا بعید نیست

جان مرا به هاویه باشد سپر ورق

 

هر صبح از مربع نام تو شمس ریخت

شد منظر سپهر نظر هر سحر ورق

 

عالم فدای ساحت تحریر "یا علی"

ای جان شرار گیر نگیرد شرر ورق

 

عارف به سادگی مگذر از کنار ما

گنجینه ای ز راز نوشتیم در ورق

 

عاشق رکوع کن که کتاب خدا شوی

تا می شود برای قلم از کمر ورق

 

 

جعفر ابوالفتحی

 

 

پایگاه اطلاع رسانی اشعار جعفر ابوالفتحی

Jafarabolfathi.rozblog.com


تعداد بازديد : 711
دوشنبه 02 دی 1398 ساعت: 2:34
نویسنده:
نظرات(0)
لطف کسی شبیه علی جان تمام نیست

لطف کسی شبیه علی جان تمام نیست 
لطف کسی شبیه علی جان مدام نیست 

در پیشگاه حضرت حیدر برای ما 
بالاتر از مقام گدایی مقام نیست 

بابای مهربان و امام و چراغ دین 
در حق نوکران خودش او کدام نیست؟ 

بعد از فراق فاطمه اش روز خوش ندید 
جز چاه با علی احدی هم کلام نیست 

گیرم که زخم فرق علی التیام یافت 
هجران یاسِ سوخته را التیام نیست 

از کوچه های کوفه پدر را به خانه برد 
دل خون تر از امام حسن هیچ امام نیست 

با هم برای غربت زینب گریستند 
از کوچه رد شدند... کسی پشت بام نیست 

خاکستر و نگاه حرامی و کعب نی 
جای عقیله در وسط ازدحام نیست 

کوفه هر آنچه داشت حراجی دگر نداشت 
کوفه به هیچ وجه به سختی شام نیست 

مرضیه نعیم امینی


تعداد بازديد : 1163
سه شنبه 06 تیر 1396 ساعت: 1:24
نویسنده:
نظرات(9)
بی علی خانه ی حق این همه اسرار نداشت

بی علی خانه ی حق این همه اسرار نداشت

کعبه بی عشق علی ارزش دیدار نداشت

مظهر بندگی ناب خداوند علی است

از ازل بنده چو او، خالق دادار نداشت

 

ماه، مشتاق مناجات سحرهایش بود

آن غریبی که به جز چاه دگر یار نداشت

سر شب تا به سحر همدم نخلستان بود

هیچ کس قدر علی غصه ی بسیار نداشت

چشم بی اشک ودل بیغم علی داشت؟نداشت

دیده ای داشت که سی سال بجز خار نداشت

استخوان در گلویش بود و تحمل می کرد

زیر لب زمزمه جز قصه ی دلدار نداشت

سر او خورد شکاف و سر سجاده نشست

قدرت ناله زدن حیدر کرار نداشت

زیر لب گفت: چه می شد به مدینه آن در

شعله ور هم شد اگر، تیزی مسمار نداشت

همسرم سوخت درآتش،همه ی جانم سوخت

ولی ای کاش که یاس نبوی بار نداشت

رضا رسول زاده


تعداد بازديد : 903
دوشنبه 08 خرداد 1396 ساعت: 14:12
نویسنده:
نظرات(0)
به تعداد نفوس خلق اگر سوی خدا راه است

یا علی (ع)

به تعداد نفوس خلق اگر سوی خدا راه است
همان قدر انتخاب راه دشوار است و دلخواه است

قلندرها و درویشان و حق گویان و عیّاران!
من از راهی خبر دارم که ذکرش قل هوالله است

ندارم آرزویی جز « مقام » عشق ورزیدن
که از دل آخرین حبّی که بیرون می شود، جاه است

خدایا عشق ما را می کشد یا زنده می سازد
هوای وصل، هر دم چون نفس، جانبخش و جانکاه است

سکوتی سایه افکنده است همچون ابر بر صحرا
شب آرام است و نخلستان پر از تنهایی ماه است

کسی با چاه راز رنج خود را باز می گوید
چه تسبیحی است این؟! آه است، این آه است، این آه است

نمی خوانم خدایش گرچه از اوصاف او پیداست
که هم بر عیب ستّار است، هم بر غیب آگاه است

به سویش بس که مردم چون گدا دست طلب دارند
جوانمردان بسیاری گمان دارند او شاه است

به « سلطان جهان »، « شاه عرب » گفتند و عیب نیست
به هر تقدیر دست لفظ، از توصیف کوتاه است


 

فاضل_نظري


تعداد بازديد : 483
پنجشنبه 14 اردیبهشت 1396 ساعت: 9:43
نویسنده:
نظرات(0)
غزلی بخوان بشوَد عیان ، که امیرِ روزجزا علیست

تقدیم به خاک پای مولی الموحدین ،
یعسوب الدین ، امیر المومنین ،
اسدالله الغالب علی ابن ابیطالب(ع) :
.
.
.
.
.
غزلی بخوان بشوَد عیان ، که امیرِ روزجزا علیست
که حسابِ ما که عقابِ ما ، که عذابِ ما همه با علیست

نشد از غم ضُعَفا جدا ، و َ کسی که در پیِ هر گدا
برَوَد شبانه و بی صدا ، ببَرَد لباس و غذا علیست

همه رمز و راز جهان بدان ، شده در عبای علی نهان ،
شد اگر کسی یَل و پهلوان ، به یقین که از دَمِ یاعلیست

همه دم بگو بِکَ یاعلی ، که نفس علی که هواعلی
که دوا علی که شفا علی ، که دعای دفعِ بلا علیست

ز علی کسی که جدا شود ، و َاگرچه از خُلفا شود
تو بِدان که یک شَبه \"لا\" شود ، بخدا که نونِ \"لَنا\" علیست

بوَد اولین ، بوَد آخرین ، شَهِ مسلمین ، شَهِ مومنین
برو در صفاتِ خدا ببین ، نه علی خدا که خدا علیست

بروَد فراتَر از آن چه که ، نرسیده بالِ ملائکه
قَدَری که در دلِ معرکه ، درِ قلعه کنده ز جا علیست

چه صلابتی و چه شوکتی ، چه شجاعتی و چه هیبتی
به صفاومروه چه حاجتی ، به صفا قَسم که صفا علیست

نجف است و ساغَرِ تا لبه...، نجف است و مستی هرشَبه ،
نجف است و گیجی عقربه ، تب و لرزِ قبله نما علیست

وَ به لطفِ پاکی مادرم ، نشدم حرامی و از سَرم
نرود که بنده ی حیدرم ، سَنَد شرافتِ ما علیست...!
.
.
.
محسن_کاویانی
.


تعداد بازديد : 1349
چهارشنبه 30 فروردین 1396 ساعت: 17:36
نویسنده:
نظرات(0)
بر شوره زار قلبها باران می آید

یا علی (ع)

 

بر شوره زار قلبها باران می آید
بر دردهای بی دوا درمان می آید

دستان پشت پرده ی خلق است حیدر
روزی رسان عالَم امکان می آید

چشم زمین روشن به روی صاحبش شد
شأن نزول سوره ی انسان می آید

قبل از نبی کعبه بغل کرده علی را
بر جسم سرد کعبه حالا جان می آید

هم باطن یاسین و هم اُمّ ُالکتاب است
آیات مدح اوست در قرآن می آید

\"ما خاک پای بچه های بوترابیم\"
خیلی به نوکرهاش این عنوان می آید

باقی نمی ماند گناهی و سیاهی
تا عشق حیدر در دل ویران می آید

در سینه ام باشد غم عالم غمی نیست
پای ضریحش غصه ها پایان می آید

هم هوش و هم دل می برد ایوان طلایش
عاقل از ایوان نجف حیران می آید

شاعر نشد...نوکر نشد... کلبش که هستم
حتما به کارش یک سگ دربان می آید

او وعده داده، دلخوشی من همین است
در لحظه ی جان دادنم جانان می آید

مرضیه نعیم امینی


تعداد بازديد : 281
شنبه 26 فروردین 1396 ساعت: 11:43
نویسنده:
نظرات(0)
جهان ز روزِ ازل خاطری مکدّر داشت

ولادت مولانا امیرالمومنین (علیه السلام)



جهان ز روزِ ازل خاطری مکدّر داشت
همیشه شوقِ رسیدن به روزِ محشر داشت

خبر نداشت که باید بماند و باشد...
خبر نداشت ، زمین اشتیاقِ حیدر داشت

گذشت تا که رسید آن شبِ پُر از معنا
جنابِ بنتِ اسد ، میوه ای معطّر داشت

ندا رسید که: «داخل شو ، خانه خانه ی توست
برو که کعبه برای وجودِ تو " دَر " داشت»

میانِ خانه ی کعبه چه ازدحامی بود
طواف کردنِ آنها ، مَطافِ بهتر داشت

چنان تولّدِ او با اهمیت بوده...
برای آمدنش کعبه هم ترک برداشت

به دستِ حضرتِ خاتم نشست ، حضرتِ ماه
نگاهِ مهرِ رسول ، آینه برابر داشت

صدای قلبِ علی با نبی هماهنگ است
از این به بعد ، یتیمِ مدینه یاور داشت


پوریا باقری


تعداد بازديد : 631
شنبه 19 فروردین 1396 ساعت: 12:00
نویسنده:
نظرات(0)
فقیری آمده امشب برایت شعر میخواند..

فقیری آمده امشب برایت شعر میخواند...
به امید عطایت در هوایت شعر میخواند..
عَلِيٌّ حُبُّه ُجُنَّة و دارد اشک میریزد...
دوباره زیر ایوانت گدایت شعر میخواند...
.
یونس_چگینی


تعداد بازديد : 273
سه شنبه 15 فروردین 1396 ساعت: 6:47
نویسنده:
نظرات(0)
ای که نامت مرحم زخم فقیران یا علی

ای که نامت مرحم زخم فقیران یا علی
دست تو باشد پناهی بر یتیمان یاعلی

ای که نامت همچو الماس است در دریای دل
در شجاعت گشته ای اقای شیران یا علی

ای که در مردانگی همتا نداری ماه من
دستگیر مستمندان و اسیران یا علی

ای که عالم غیر تو بر فاطمه همسر ندید
در دو عالم سیدی بر اهل ایمان یا علی

در قیامت هر که همراهت بود اسوده است
چون که در محشر تو هستی همچو میزان یاعلی

با وجود تو پیمبر راحت و آسوده بود
در جهان هستی تو اقای دلیران یا علی

خون فرق پاره ات جوشید در محراب حق
ای که ممتازی تو بر کل شهیدان یا علی

پادشاهان جهان در محضرت زانو زدند
پادشاهی بر تمامی امیران یا علی

ریحـــــــــان


تعداد بازديد : 299
سه شنبه 15 فروردین 1396 ساعت: 6:38
نویسنده:
نظرات(0)
به امکان کسی دلداده ام کز شدت اعجاز

به امکان کسی دلداده ام کز شدت اعجاز
جمل را در ته سوزن کند با بار کوهانش

 مگو گستاخ شیون بوده این نو شاعرالکن
به قدروسع خود کرده است"معنی"تازه کتمانش

استاد_محمدسهرابی_معنی


تعداد بازديد : 267
شنبه 05 فروردین 1396 ساعت: 6:31
نویسنده:
نظرات(0)
کسی آیینه را دیده ست آیا عاشق چشمش

یا علی (ع)

کسی آیینه را دیده ست آیا عاشق چشمش
خدا آیینه ی خود شد من اما عاشق چشمش

علی آهو شد و زهرا چو شیری در پی او بود
علی گم شد میان  خلق و زهرا عاشق چشمش

بگو کفر است اما من به چشمان خودش دیدم
خدا بر نیزه ها می رفت و سر ها عاشق چشمش

چه دنیایی ست در شرم‌ نگاه سر به زیر او
که شد آن لحظه شهبانو زلیخا عاشق چشمش

به راه خویش می رفت و گناه خلق را می شست
خوشا بدکاره ای رسوا که عیسا عاشق چشمش

کسی غیر از علی آیا توان عاشقی دارد؟!
خدا آیینه در آیینه ... تنها... عاشق چشمش

مهدی مظاهری


تعداد بازديد : 245
شنبه 05 فروردین 1396 ساعت: 6:24
نویسنده:
نظرات(0)
وقتی غزل برای تو خود را بزک کند

مدح مولی الموحدین، امیرالمومنین حیدر کرار(ع)
 


وقتی غزل برای تو خود را بزک کند
قافیه را ز نغز وُ کریهش الک کند

تا که کند رضای تو را اخذ یا علی(ع)
با نشرُ لف پیاده هزاران کلک کند

فرش قدوم حضرت عالی...خدای عرش
وقت ورود، شاه پَرِ صد ملک کند

دستان پینه دار پُر از خیرُ برکتت
تقسیم رزق آدم وُ طیر وُ سمک کند

بی تو حرام آبُ حلالست با تو می
نفرین به هر کسی که بر این نکته شک کند

پایاست روی ضلع یمانی نشانی  ات
گرچه هزار مرتبه دفع ترک کند

یا ازکمر دو نیم شده یا ز قامتش
 هر کس که خواست رزم علی(ع) را محک کند

تنها دو پله مانده علی(ع) ، تا خدا شوی
در طیِّ این مسیر خدا هم کمک کند

 


رضابیگی(شهرکرد)


تعداد بازديد : 191
شنبه 05 فروردین 1396 ساعت: 6:22
نویسنده:
نظرات(0)
خالق از دستش حساب اجر او در می رود


مدح حضرت عشق #امیر_المومنین (ع)



خالق از دستش حساب اجر او در می رود
آن زمانکه در جنان حیدر به منبر می رود

روی تخت عرش میکائیل بادش می زند
جبرئیل آنجا فقط دنبال شهپر می رود

تو فقط ما را ببر سوی منای عشق او
گردن ما خود به استقبال خنجر می رود

رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما
زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود

مادرش بنت اسد هست و خودش هم #حیدر است
خلق و خوی شیر نر گاهی به مادر می رود

خشک می آید به جنگ مرتضی، دشمن... ولی
موقع برگشتنش با جامه ای تر می رود



 


تعداد بازديد : 227
چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت: 17:39
نویسنده:
نظرات(0)
اصل این است و غیر ازین هم نیست

پتک پولاد پیکر


اصل این است و غیر ازین هم نیست
هرکسی با تو نیست آدم نیست
عالم الغیب! جز تو اعلم نیست
عالِمی بر علوم عالَم نیست

تو نباشی جهان منظم نیست

شاعری نیمه شب تقلب کرد
مثلا قافیه تعجب کرد
روز میلاد تو جهان کُپ کرد
«قل هو اللهُ» .. بعد استُپ کرد

قبل «یولد» بگو مگر «لم» نیست!؟

ذرّه ام شمس آشکارم کن
درّه ام کوه استوارم کن
گوشت تلخم ولی شکارم کن
با سرِ دار سازگارم کن

حدّ من گرچه نخل میثم نیست

هرکجا مرده ای ز جا پا شد
از دم قدسی تو احیا شد
چند باری به نام عیسی شد
اذن دادی و او مسیحا شد

خود عیسی که صاحب دم نیست

ای اَبَر مرد، قهرمان نبرد
اُسوهء خوب افسران نبرد
اسم تو سر درِ دُکان نبرد
همه دیدند در زمان نبرد

هیچ کس مثل تو مصمم نیست

پتک پولاد پیکری احسنت
شیر نر! عشق اشتری احسنت
حملات مکرری احسنت
قالع باب خیبری احسنت

قلعه اندازهء تو ‌محکم نیست

برو اما عذابشان نکنی
پیر دریا سرابشان نکنی
کاش میشد خرابشان نکنی
یا که از شرم آبشان نکنی

نزن این مرهب است شلغم نیست

ترس دارد یهود از تیغت
دمْدمی تر نبود از تیغت
رعد آمد فرود از تیغت
حق چه شعری سرود از تیغت

ضرب شمشیر سرکشت کم نیست

سجده ام قبلِ قبله رو به شماست
هرکسی بندهء تو شد با ماست
نجفت آرزوی عرش خداست
از ضریحت بپرس کعبه کجاست!

در نجف مکه هم مکرم نیست

قلم این بند را نوشت، افتاد
دست زهرای تو سرشت افتاد
به تو خوشگل، به غیر، زشت افتاد
زیر ایوان تو بهشت افتاد

با شما حرفی از جهنم نیست

 

 

عماد بهرامی


تعداد بازديد : 297
یکشنبه 19 دی 1395 ساعت: 9:12
نویسنده:
نظرات(0)
دلم در نجف مانده و منزلی را

دلم در نجف مانده و منزلی را
از این خانه بهتر نمی بیند اصلا
کسی که نگاهش به ایوان بیافتد
خودش را که دیگر نمی بیند اصلا

محمد_جواد_شیرازی


تعداد بازديد : 315
یکشنبه 19 دی 1395 ساعت: 9:11
نویسنده:
نظرات(0)
تو آن ماهی که ماهی گفت بعد از دیدنت: ما_هی؟

جانم امیرالمومنین....

تو آن ماهی که ماهی گفت بعد از دیدنت: ما_هی؟
که در ماهیتت مانده ست، ماهی از پیِ ماهی

نه دندان است ای کان ملاحت، کآنچه میدانم
صفی از یوسف است و برده داری بر سرِ چاهی

اگر دستی برآری میوه از عرش خدا افتد
خطا گفت آنکه گفت ای سرو! داری قدّ کوتاهی

نگاهت خطبه میخواند دو نقطه، این چه اعجاز است
بزن با پلکِ خود شرحی بر این ایجاز گهگاهی

بحیرا سرّ مطلب را نمیداند، مسیحا دم!
که گردد ابر رحمت گر برآری بی هوا آهی

براق از برق لبخند تو می آید، تبسّم کن
نمی ماند اگر لب تر کنی تا عرش حق راهی

تو را تخت خلافت قاب قوسین است و میدانم
که دنیای دنی را پیشِ أو ادنی نمیخواهی

#مسعود_یوسف_پور

 


تعداد بازديد : 263
پنجشنبه 16 دی 1395 ساعت: 7:37
نویسنده:
نظرات(0)
با سوره ی کوثر اگر قران نمک دارد

یا امیر المومنين علیه السلام

با سوره ی کوثر اگر قران نمک دارد
این شعر هم از ذکر مولا جان نمک دارد

شیرینی کام علی در شادی زهراست
با این که بین سفره بیش از نان نمک دارد

قدری نمک گیرت شدم بابای عالم که
در کام من خرمای نخلستان نمک دارد

در صحن تو نام حسین آمد به لبهایم
این خانه جای قند در قندان نمک دارد

آه جگر تنها دلیل گرمی اشک است
از شوری دریاست گر باران نمک دارد

دل را ز کف دادیم زیر گنبدت ای مرد
چون لاله روییدیم پای مرقدت ای مرد
.

دل را که از تو منتظر بر مقدمی باشد
چون کعبه نشکافش که با او عالمی باشد
.
جزر و مد زلفت برای قتل عشاقت
در دادگاه حق دلیل محکمی باشد

عمریست که با خنده ی پیمانه میخندیم
تنها غم دوریست گر ما را غمی باشد

قم آمدیم از دوری دامان یک مادر
معصومه تا بر زخم کهنه مرهمی باشد

ما را به زهرا مادرت، مادر سفارش کن
پاهام می لرزد مرا قدری نوازش کن

محمد رضا رضایی

 


تعداد بازديد : 321
چهارشنبه 15 دی 1395 ساعت: 8:39
نویسنده:
نظرات(0)
کویت بهشت را به تماشا کشیده است

کویت بهشت را به تماشا کشیده است
کار  مرا  ببین  به کجاها کشیده است


باید  که  دست های  خدا را طلا گرفت
از بسکه نقش روی تو زیبا کشیده است


"عیسی" اگر مریض زیادی دهد شفاء
درنسخه اش جمال"علی"را کشیده است



محمدحسن بیات لو

 


تعداد بازديد : 277
یکشنبه 05 دی 1395 ساعت: 16:10
نویسنده:
نظرات(0)
ليست صفحات
تعداد صفحات : 52
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف